1. خانه
  2. /
  3. مطالب برگزیده
  4. /
  5. چرا خطر «ونزوئلایی شدن» ایران جدی است ؟

چرا خطر «ونزوئلایی شدن» ایران جدی است ؟

شرایط نابسامان اقتصادی در ایران و گسترش فساد مالی و عدم کارایی سیاستهای مالی به همراه اختلاس های گسترده در موسسات مالی امری است که اکثر ایرانیان فارغ از جناح بندی های سیاسی به آن اذعان دارند و اگر در بین  ایرانیان خارج از کشور افرادی بودند که کمتر به این موضوع توجه کرده بودند ، ناآرامی های سراسری اخیر در شهرهای بزرگ و کوچک ایران آنها را متوجه جدی بودن بحران کرد.

با وجود بحثهای موافقان و مخالفان تئوری «سوریه ای شدن » ایران در صورت تداوم ناآرامی ها و درگیری های داخلی ، مشکلات اقتصادی فعلی کشور تهدیدی جدی تر را در صورت عدم تحقق راه حلی عاجل و موثر برای بهبود وضعیت اقتصادی ترسیم می کند و آن «ونزوئلایی شدن» ایران و ایجاد قحطی و ورشکستگی سیستم بانکی است که قطعا زندگی بسیاری از ایرانیان خارج از کشور را به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم تحت تاثیر قرار خواهد داد.

پس از  سرکوب ناآرامی ها و بازگشت آرامش نسبی به شهرهای ایران ، چند مطلب در این زمینه در سایتهای اجتماعی و خبری نگاشته شده ولی شاید بهترین نمونه آن در مجموعه توییتی از یکی از کاربران به نام  Mr. President باشد که با بررسی روند اقتصادی ونزوئلا در سه دهه اخیر و اشاره به شباهتهای فراوان سیستم اقتصادی آن با ایران ، تصویری روشن و البته تلخ از سناریویی مشابه در سال آینده در ایران می دهد که امکان وقوع آن با توجه به نارضایتی عمومی ، آلودگی هوا ، فساد مالی و ابهام در سرنوشت برجام و تحریم های احتمالی جدید پس از خروج آمریکا از برجام شاید بعید نباشد !

در ادامه مطلب طولانی ولی بسیار خواندنی این کاربر توییتر را مرور می کنیم:

خیلی صحبت از سوریه شدن یا نشدن ایران میشه،ولی از ونزوئلا شدن کسی چیزی نمیگه. سوریه ای شدن یک احتماله و به نظر من خیلی بعید. اما ونزوئلا شدن میتونه یک حقیقت علمی باشه و اتفاقا خیلی قریب. در این #رشته_توییت راجع به وضعیت ونزوئلا و متاسفانه شباهت کم نظیرش به وضعیت فعلی ما.

ونزوئلا مثل بیشتر کشورهای آمریکای لاتین تاریخ معاصر پر فراز و نشیبی داشته، تقریبا همزمان با یک انقلاب اونجا رخ میده ولی برخلاف ما این انقلاب یک دموکراسی نیم بندی براشون به ارمغان میاره منتها درگیری ها هر از چندگاهی تشدید میشده و حتی در دهه 80 مجموعه تظاهراتی در کاراکاس برگزارمیشه و بالغ بر 1000 نفر تو درگیریها کشته میشن، اما پروسه انتخابات که بعد از انقلاب ایجاد شده همیشه به بهترین نحو بدون وجود شورای نگهبان و امثالهم برگزار میشه و این دعواها بین انتخاباتها سر کناره گیری زود هنگام رییس جمهور ایجاد میشه یا سر یه قانونی که مجلس تصویب کرده، شاید یکم قضیه فرهنگی باشه و البته نباید فراموش کنیم که گروههای بسیار قدرتمند و پولدار و بانفوذ قاچاق مواد مخدر رد امریکای لاتین همواره به بی ثباتی در این کشورها دست میزنن چون بحران به نفعشونه.

حالا یکم کلی تر به ونزوئلا نگاه کنیم:ونزوئلا جزو اولین کشورهای تولید کننده نفت در خارج از خاورمیانه بود و دومین منابع نفت رو بعد از عربستان داره،سالها کشاورزی قوی داشته و از صادر کنندگان شکر و کاکائو بوده،بخاطر نیروی کار ارزان خیلی از شرکتهای آمریکایی مثل جنرال موتورز یا جنرال الکتریک اونجا کارخانه دایر کرده بودن خلاصه که وضع ملت تقریبا خوب بوده و کار و بار به راه،ولی خوب اصلی ترین درآمد نفت بوده و کشور خیلی مصرفی بار میاد و دیگه همه چیو وارد میکردن. یکی از شباهتهای زیاد ونزوئلا به ما اقتصاد دولتی و به تبع اون فساد و رانت از این مسئله است.

حالا اینجاش جالبتر میشه: ونزوئلا که صادر کننده شکر بوده سالانه بیش از 2 میلیون تن شکر تولید میکرده، یه سری از آقازاده ها و ژن خوبا از حدودهای 20 سال پیش شروع میکنن شکر وارد کردن احتمالا بدون گمرک و هیچ نظارتی، زیر قیمت شکر داخلی میفروشننش.از طریق وزارت بازرگانی،ونزوئلا هم دقیقا یه وزارت بازرگانی داره که همین کارهای وزارت بازرگانی مارو میکنه (خیلی آشناس نه !)

کار به جایی میکشه که دیگه تولید شکر صرف اقتصادی نداشته و الان که با هم حرف میزنیم ونزوئلا فقط 200 هزار تن شکر تولید میکنه در صورتی که مصرف داخلی بیش از 1 میلیون تنه و دولت علاوه بر اینکه فاسده جاهای دیگه هم پول باید خرج کنه و از پس تامین شکر بر نمیاد و شکر بعلاوه خیلی  اقلام ضروری دیگه تو ونزوئلا گیر نمیاد.حالا برگردیم سر بحث، گفتم که درگیریهای سیاسی داشتن ولی کلا سیستم انتخابات هم کار میکرد،از دل همین انتخابات سال 1999 چاوز رییس جمهور میشه خیلی هم محبوب بوده و دقیقا با شعار بردن نفت سر سفره مردم رای میاره (شما شباهتو داشته باش) این آقا که خودشم نظامی بوده پای ارتشیارو باز میکنه به اقتصاد، از طرف دیگه خیلی هم ضد آمریکایی بوده و شروع میکنه به بهانه تراشی برای شرکتهای آمریکایی که اونجا بودن، اوضاع برای چاوز خیلی خوب شروع نمیشه و بخاطر سیاستهای سوسیالیستی و فساد اقتصادی 30% جمعیت درسال 2003 زیر خط فقر زندگی میکردن

شانس چاوز میزنه و نفت گرون میشه (از بشکه ای 10 به بشکه ای 140 دلار هم میرسه) در زمان ریاست جمهوری چاوز که بیش از 10 سال بوده (دوره ریاست جمهوری 6 ساله اس) کشور بیش از 1000 میلیارد دلار نفت میفروشه. چاوز هم شروع میکنه به بذل و بخشش نفتی و فعالیت علیه آمریکا،برای همین میرفته سراغ کشورهای ضد آمریکایی آمریکایی و باهاشون قرار داد میبنده برای کارهای مختلف.از جمله قرارداد ساخت آپارتمان به سبک مسکن مهر با ایران  .

ونزو1

یا مثلا قراردادهای هنگفت با روسیه و چین و یا قرارداد دادن نفت به کوبا در ازای گرفتن خدمات پزشکی!!!!از طرف دیگه اعلام میکنه به کشورهای آمریکای لاتین مثل بولیوی که چپی بودن نفت ارزون میده در حد نصف قیمت. همزمان شروع میکنه با درافتادن با شرکتهای آمریکایی یکی از مهمتریناش لغو یکطرفه قرارداد با قول نفتی اکسون ویا بی پی و دادن پروژه به شرکتهای محلی که وابسته به رانتخورها بودن.یکی دیگه از کارهاش مصادره کارخانه جنرال موتورز بود در همین حال سیل ماشینهای چینی بود که به اونجا سرازیر میشه و همین چری و جک و این آشغالهای چینی به ونزوئلا صادر میشدن در ازای نفت. یکی دیگه از کارهای چاوز تثبیت قیمتها بود (اینم براتون آشناس)

یعنی هرکی هرچی میفروشه در حوزه صنایع غذایی اولیه قیمتشو من تعیین میکنم، برای یک شهروند روستایی و فقیر این خیلی شعار خوبیه ولی اقتصاد شوخی سرش نمیشه؛ثمره اینکار این میشه که عملا بخش خصوصی از صنایع غذایی کنار میره و دولت خودش مجبور میشه اقلام اولیه مثل برنج و شکر و روغن رو وارد کنه و بهش سوبسید بده.چاوز یک کار دیگه هم کرد و اینکه پای ارتشی هارو تو اقتصاد باز کرد و ارتش ونزئلا امروز یک کارتل مافیاییه که از واردات شکر تا قاچاق مواد مخدر رو انجام میده (اینم برامون زیادی آشناس).

خلاصه چاوز خیلی گند میزنه مثل ملی کردن زمینهای کشاورزی و مصادره به نفع دولت،اعلام نرخ دولتی و مصنوعی برای ارز کشور و خیلیهای دیگه (که تقریبا همشون در ایران هم اجرا شده)ولی چون هنوز نفت گرون بوده بوی گندهایی که زده در نیومده بود. چاوز سال 2013 میمیره و معاونش،مادورو، میشه رییس جمهور. مادورو به خوش شانسی چاوز نبود و همزمان با شروع کارش نفت به شدت ارزون میشه دست دولت برای بریز و بپاشها بسته میشه، خیلی سوبسیدها قطع میشه، بخاطر رفتن شرکتهای خارجی از صنعت نفت و فاصله تکنولوژیکی تولید نفت تقریبا نصف میشه،فساد به طرز وحشتناکی اپیدمی شده و اقتصاد در آستانه سقوطه ولی هنوز سقوط نکرده.

ونزوئلا 3

مادورو بجای اینکه شروع کنه به اصلاح امور به فساد دولتی بیشتر هم کمک میکنه، نظامیها رو بیشتر درگیر کار اقتصادی میکنه وهمه مشکلات رو میندازه گردن آمریکا و همواره بدروغ و با دستکاری آماری میگه که ما وضعمون اونقدرها که شما حس میکنید بد نیست و شما تحت تاثیر دژمن هستین. این وسط مردم هم فقط تماشاچی بودن و کمتر اعتراض میکردن چون هنوز یه چیزایی از زمان نفت 140 دلاری براشون مونده بود غافل ازاینکه هرروز به لبه پرتگاه نزدیکتر میشن؛ خلاصه با ادامه اون روند غلط اقتصاد متلاشی میشه، به معنی واقعی کلمه، تورم به 500% میرسه، تولید عملا صفر میشه، مواد غذایی کمیاب و نایاب میشه، دارو به هیچ عنوان گیر نمیاد، پول ملی ارزشش به یک ده هزارم میرسه، کار به جایی میرسه که بطور متوسط 9 کیلو از وزن مردم کم شده.فقر وحشتناک همه جارو میگیره و در اثرش ناامنی بسیییار شایع میشه (91 قتل به ازای هر 1000 نفر که این عدد تو آمریکا 5). در نهایت صدای مردم در میاد و از مادورو میخوان که استعفا بده اونهم با خشونت با معترضین رفتار میکنه و حدود 100 نفررو میکشه و هزاران رو زندانی میکنه خودش اعتراف کرده که هزینه اعتراض رو میخواد بالا ببره چون اینا که اعتراض میکنن خس و خاشاک و کرکسن (واقعا اینارو گفته)

آمریکا هم این وسط تحریمشون کرده بخاطر نقض حقوق بشر و گفته که اگه ادامه بدن به کشتار مخالفیت نفت رو تحریم میکنه، الان همه منتظرن تا سال دیگه انتخابات بشه تا شاید از شر مادورو خلاص شن این چیزیه که ما تو ایران نداریم، مادورو طرفدارنی هم داره که شامل آدمهای وابسته به حکومت و نظامیان فاسدو کارتلهای مواد مخدره (یکی از این کارتلها بود که جدیدا ارتباطش با حزب الله و ایران خبرسازشد) این وضعیت هم شبیه اینجاست. خلاصه وضعیت امروز دقیقا همین امروز مردم ونزوئلا اینجوریه که باید ساعتها تو صف اقلام غذایی بمونن و برای اینکه بتونن دستما توالت یا پودر لباسشویی داشته باشن مجبورن یک قسمت از جیره دولتی غذاشونو بفروشن. حالا فرض کنید که تو همین شرایط که مردم غذا ندارن همون رانت خورها با تبلیغات زیاد میگن ما همه جور غذایی تو خونه داریم و حتی همون جیره غذایی هم اول به طرفدارای حکومت میدن و تو همون هم باز کلی رانت میخورن و پول به جیب میزنن.

ونزوئلا 4

فساد اقتصادی انتها نداره و وقتی سیستمی بهش مبتلا شد و خودشو درمان نکرد دیگه راه فراری نیست و میتونه کشوری که میتونست حتی از عربستان هم پولدارتر باشه رو از پا در بیاره اقتصاد یک علمه مثل فیزیک و شیمی با این حرفا که ما باید  مبارزه کنیم و خط ما خط عمامه و جنگ با امریکا اداره نمیشه.شما نمیتونی با بخشنامه یا با قلدری چون سپاهی هستی در جایی روی کره زمین آب رو تو دمای 20 درجه جوش بیاری.

از اونطرف با کمال احترام باید بگم سرنوشت ملتی که در برابر فساد حکامش بخصوص فساد گسترده اقتصادی و رانتها ساکته چون فعلا آشغال گوشت و چربی از کباب حکومتیا بهش میرسه چیزی بهتر از مردم ونزوئلا نیست که تا چند سال پیش بزرگترین کارناوالهای شادی رو داشتن و یکی از بزرگترین مصرف کنندگان تکیلا بودن و الان دنبال غذا تو سطل آشغال میگردن.

هواپیمایی که موتورش آتش گرفته حتما سقوط میکنه و مرگ همیشه برای همسایه نیست.وضعیت فعلی ونزوئلا کم از سوریه نداره.تا دیر نشده بفکرباشیم. و ان رو هم اضافه کنم دیگه کار از یجایی بگذره دیگه درست نمیشه و یا شاید دهه ها طول بکشه از هیچکسم کاری بر نمیاد ولی ایران ما هنوز اقتصادش سقوط نکرده و میشه درستش کرد اما باورکنید طبف همه شاخص ها لب پرتگاهه.

[recent_post_slider design="design-1"]

اشتراک در خبرنامه

با ثبت نام در خبرنامه همیشه در جریان آخرین آگهی ها باشید.