با این هزینه سرسام آور زندگی در ونکوور ، واقعا چه کسانی می تواننددر شهر بمانند و کار کنند؟

اگر این روزها در خیابانهای مناطق مختلف ونکوور بزرگ ،از نورث ونکوور تا ریچموند، قدم بزنید با تابلو استخدام بیزینس های مختلف روبرو می شوید که برخی از آنها هفته هاست که پشت شیشه خودنمایی می کنند بدون اینکه داوطلبی برای گرفتن کار به بیزینس مربوطه مراجعه کرده باشد.

کمبود نیروی کار در بخش سرویس و خدمات در استان به شدت احساس می شود و حتی برخی از بیزینس ها به این خاطر ناچار به تعطیلی شده اند.

مسئله کثرت تابلوهای استخدام بینزس ها را باید در کنار کوچ اجباری برخی از نیروها وکارگران فعال در بیزینس های مختلف ونکوور جستجو کرد. آنها واقعا از پرداخت هزینه های سرسام آور زندگی در شهر عاجز شده اند و تصمیم گرفته اند تا در استانی دیگر شانس خود را برای کار و زندگی آزمایش کنند. به گفته کارشناسان کار به جایی رسیده که حتی حقوق ساعتی 20 دلار هم کفاف هزینه های عادی یک خانواده را نمی دهدو برخی حقوق ساعتی 25 دلار را هم برای اداره یک خانواده چهار نفره کافی نمی دانند.

به باور کارشناسان این روند در صورتی که اقدامی جدی برای کاهش هزینه ها و به ویژه هزینه مسکن در سطح شهر صورت نگیرد ، ادامه خواهد یافت . حتی کارگران ساختمانی که دریافتی 54 هزار دلاری در سال دارند هم تمایلی به فعالیت و زندگی در ونکوور بزرگ ندارند و ترجیح می دهند در استانهای کم خرج تر به کار مشغول شوند.

باید در نظر بگیریم طبق آخرین سرشماری عمومی در سال 2016، نزدیک به 43 درصد از ساکنان ونکوور بزرگ اجاره نشین هستند و 32 درصد از آنها بیش از یک سوم درآمدشان را صرف پرداخت اجاره بها می کنند. البته صاحبخانه ها هم شرایط خیلی بهتری ندارند و باید هر ماه به فکر پرداخت قسط وام مسکن باشند.

افزایش هزینه مسکن تعداد افراد بی خانمان را افزایش داده و در آخرین آمار نزدیک به 3600 نفر بی خانمان در خیابانها شب را به صبح می رسانند. برخی از این افراد شاغل هستند ولی بخاطر هزینه بالا قادر به پرداخت اجاره بها نیستند و باید به خوابیدن در خیابانها و کار به هنگام روز راضی باشند.

با گران تر شدن زندگی در ونکوور بزرگ ، اولین و ساده ترین پاسخی که از سوی برخی در قبال نگرانی و اعتراض عده زیادی مطرح می شود این است که اگر از این شرایط ناراحت هستند و نمی توانند از عهده هزینه زندگی در ونکوور بربیایند ، می توانند براحتی شهر را ترک کرده و در بخش دیگری از کانادای پهناور زندگی کنند.

ولی با توجه به کمبود نیروی کار در بخشهای مختلف و البته عدم تمایل نیروی کار متخصص برای شروع زندگی در ونکوور بخاطر هزینه بالای آن ، باید پرسید پس از کوچ بخش عمده نیروی کار ماهر و متخصص از شهر ، چه کسی قرار است امور شهر را برای میلیونرها و سرمایه گذاران بگرداند؟

نکته اینجاست که در سالهای اخیر با موج گرانی مسکن در شهر و هجوم سرمایه گذاران خارجی به شهر ، برخی با فروش خانه هایشان به ثروتی ناگهانی رسیده و این امکان را یافتند که به شهرهای کوچک بریتیش کلمبیا نقل مکان کنند و کسانی که در شهر باقی مانده اند و امکان فروش خانه چند صد هزار دلاری قبلی شان به چند میلیون دلار را نداشتند ، باید با شرایط جدید و هزینه های بالا کنار بیایند و هر سال از خیر بخشی از برنامه های جانبی زندگی گذشته و پول بیشتری را به هزینه های اولیه زندگی اختصاص دهند.

اما گرانی روزافزون مسکن و بالا رفتن هزینه های زندگی از بنزین و هزینه پارک تا مسکن و بیمه درمانی ، ونکوور را بیش از آن که مکانی برای شروع زندگی متخصصین جوان و نیروی کار بااستعداد باشد ، به لوکیشنی گران قیمت برای زندگی هالیوودگونه سرمایه گذاران و مهاجران ثروتمند بدل کرده است .